قتل نخستین فیلمی است که کوبریک به ساختنِ آن تفاخر کرده بود. پرداختِ دقیقِ سرقت در میدانِ مسابقه، رجعتهای بدیع به زمانِ گذشته و تداخلِ آنها در زمانِ حال و شکستنِ خطِ مستقیم زمان و روایتکردنِ یک رویداد مشخص و واحد از دریچة ذهنِ چند شخص، آن جنبههای ممتاز و متمایزی بود که کوبریک در فیلمِ قتل به آنها توجه نشان داده بود. خود کوبریک گفته است: «کار با عنصرِ زمان موجب شده که قتل به چیزی بیش از یک فیلمِ جنایی بدل شود.» یکی از منتقدانِ روزنامة «تایم»، در همان سالها استنلی کوبریک را برای ساختنِ فیلمِ قتل همترازِ اورسن ولز قرار داد. راههای افتخار مهمترین فیلمِ کوبریک در دهة 1950 است. درواقع راههای افتخار نه فقط نخستین فیلمِ بااهمیتِ کوبریک است، بلکه از بهترین فیلمهای دهة 1950 نیز محسوب میشود. کوبریک، فیلمنامهاش را براساسِ رمانِ همفری کاب نوشته بود، و کاب اساسِ رمانِ خود را با اتکا و اعتنا به ماجراهای واقعی تنظیم کرده بود. ظاهراً کوبریک نخستینبار رمانِ کاب را در 15 سالگی خوانده بود، و تا سالها بعد، تا زمانِ ساختنِ راههای افتخار، درذهنِ خود داشت.
اگر این همة هدفِ تعیینشدة کوبریک بوده باشد، بایستی تأکید کرد که او به هدفِ خود رسیده است. حتی فقط ساختنِ صحنههایی که ژرژ سادول (Georges Sadoul) از آنها بهعنوان «بهترین سکانسها»ی راههای افتخار نام برده، کافی است تا کوبریک را در رسیدن به هدفش موفق بدانیم. این سکانسها عبارتنداز: شناساییِ مقر و جایگاه دشمن در شب، حملة بیهدف به تپه و پناهگاه دشمن، تشکیل شورایِ جنگ در اتاقِ مجلل یک قصر، تشکیل دادگاه فرمایشی صحرایی، کشمکش داکس و ژنرال برولار و زورآزماییِ نهاییِ آندو، صحنة اعدامِ سه محکوم بیگناه توسط جوخة آتش، که یکی از محکومان، که در حال مرگ است، با برانکار بهجلویِ جوخه حمل میشود. فیلمبرداریِ سیاه و سفیدِ گئورگ کروزه و تصاویرِ خاکستری و دلمٌرده تأثیرِ خشونتبارِ این سکانسها را دو چندان کرده است.
کوبریک در فاصلة سالهای 1957 تا 1959 با آنکه تحت قراردادِ مترو گلدوینمهیر(MetroGoldwyn Mayer) بود، هیچ فیلمی نساخت. او در 1960 بهجایِ آنتونی مان فیلمِ اسپارتاکوس را کارگردانی کرد؛ فیلمی دربارة بردگانِ در رومِ باستان، که بهرغم نظرِ کوبریک ازفیلمهای خوب او محسوب میشود. اسپارتاکوس حاصلِ کارِ دو کارگردان، دو سال کار و بیش از دوازده میلیون دلار هزینه است. کرک داگلاس، که بازیگرِ اصلی و مدیر تولید فیلم بود، مسئولیتِ اخراجِ کارگردانِ اولِ فیلم (آنتونی مان) را بهعهده داشت. آنتونی مان صحنههای افتتاحیة فیلم را، که در لیبی و مدرسة گلادیاتوری میگذشت، کارگردانی کرده بود. با اخراجِ او استنلی کوبریک برای ادامة کارفراخوانده شد. کوبریک و داگلاس سه سال پیش از این در راههای افتخار با هم کار کرده بودند.
ادامه دارد.