تیتراژ:
کیست مرا یاری کند؟.
سکانس برتر:
چگونه من آب روان بنوشم ، صدای العطش رسد بگوشم.
دیزالو همراه با والس:
آب میگفت از لب خود آب بده
موج میگفت با تب خود تاب بده
مشک میگفت بتاز ، به ارباب آب بده.
صدای ذهنی:
با افتخار ، سردار او شدم من
سقای کاروان او شدم من
یارب مکن خجل مرا در این ره
دستان و چشمانم فدای این شه
اسلوموشن:
به روی اسب قیام ، به روی خاک سجود ، این نماز ره عشق است ز آداب تهی.
صدای ذهنی:
عباسم و فرزند شیر خدا
دستم به راه حق ، چو گشته جدا
زین ره ندارم غم ، که راه خداست
به راه حق ، جانم همیشه فداست
ای مشک مریز آب رویم را.
سکانس آخر(آره آخر):
عمر سعد به لشگریانش گفت:
شهادت دهید که اولین تیر را من پرتاب کردم.
ای لشگریان خدا برخیزید ، وعده ما بهشت ، حمله کنید.
حضرت زینب فرمود: وای برتو ...
عمر سعد: از شرم گریه میکرد و صورت خود را برگرداند.
سکانس اول: [مکان خارجی - گودال قطلگاه – سکوت – زمان امروز ظهر]
الشمرو جالسو الا صدر حسین
امام حسین فرمود: عجب جایی زانو زدهای ای شمر!!! ، اینجا بوسهگاه پیامبر خداست.
تیتراژ:
کیست مرا یاری کند؟.
http://maxpaynethefall.persiangig.com/image/blog_AbbasSlomotion/abbas1024768.jpg
http://maxpaynethefall.persiangig.com/image/blog_AbbasSlomotion/abbas1024768red.jpg
ارادتمند:
MAX PAYNE