بعد از یک روز تاخیر٫ بمناسبت سومین سالگرد ایجاد این وبلاگ و چندمین سالگرد تولد نگارنده، مطلبی را در خصوص تولد/مرگ در سینما نوشتهام که امیدوارم مورد رضایت خوانندگان قرار گیرد.
همه ما بعنوان تماشاگر، شاهد صحنههای متعددی از مرگ/تولد یک انسان در سینما بوده ایم. در این سالها، سینما صحنههای متعدد و بیشماری از مرگ/تولد را به خود دیده است. از قبیل مرگهای آنی و لحظهای، زجر آور، دلخراش، رضایتمند و شادیبخش و همینطور تولدهای ناخواسته، زودهنگام، دیرهنگام، مسرور کننده و الی آخر. ولی با دقت بیشتر در این مرگ/تولد ها در سینما، میتوانیم به حقیقت و لایه های عمیق تر آنها پی برد و دسته بندی های متعددی را برایش قائل شد. ولی برای این شناخت میبایست به چند مطلب مهم توجه داشته که حقیر بهروی دو سه نمونه بارز آن انگشت گذاشته ام.
اول، نوع و نگاه و فلسفهایکه ما با آن به جهان خیره شدهایم و نوع و نگاه و فلسفهایکه هنرمند(فیلمساز) با آن جهان را بما نشان میدهد را می بایست ادراک و از همدیگر تمیز دهیم.
دوم، روشن شویم آنچه بما بعنوان مرگ/تولد در سینما نشان داده میشود، با جان دادن/زایش متفاوت است و فقط تناسب ربطی دارند نه تناسب معنایی.
سوم، خود مقوله هنر است و قدرتی که در بازتاب حقیقت دارد. این است که ناخواسته باعث خلق حقیقتی عمیق تر از آنچه میخواهد نشان دهد میشود. حقیقتی که ممکن است در تضاد با حقیقت اصلی و ابتدایی باشد.
شاید عنوان و پیگیری این موارد برای تماشاگر عامی و عادی لزومی بنظر نرسد ولی برای آنهایی که به دنبال لذت بیشتر و حقیقت روشن تری در سینما هستند دانستن این نکات ضروری بنظر می رسد.
ادامه دارد. |