N O N A M E L A D Y - آخرین ساعات سینگلی من

 

عید نوشت:

تبریک میگم به همگی.

 

سینگل نوشت:

چند ساعتی بیشتر به پایان دوران مجردی من نمونده

حس عجیبیه

مثل رد شدن از یک در

توی کوره راه چشمام ... عطر بارون بوی سیبی ... تو همون حس غریبی.

 

مولینکس نوشت:

مثل یه مخلوط کن شدم ، مارک شو نمیدونم ... تفال یا مولینکس فرقی نمیکنه ولی فقط میدونم دارم میچرخم ، پس خیلی به ربط یا بی ربط بودن نوشته هام کاری نداشته باشید.

فقط حس میکنم باید حلالیت بگیرم.

 

نت نوشت:

کسی باور نمیکنه که من در محیط بیرون دوست و رفیق نزدیکی ندارم ، همش همینه و همینه ، همین چند تا که دور هم هستیم توی نت ... یاد یک پستی افتادم که خودم گذاشتم ، عنوانش این بود: آیا اینترنت صلاحیت انتقال این احساسات را دارد؟.

 

بچه مثبت(جون عمش) نوشت:

با اینکه سرم خیلی شلوغه ولی گفتم  بیام یه عرض ادبی کرده باشم.

 

براید نوشت:

همیشه از این دیالوگ و نمای فیلم کیل بیل خوشم میومد:

-        BRIDE: How did you find me?

-        BILL: I’m the man

 

 

 نوشت:SE7EN

و همیشه این صحنه فیلم هفت رو کابوس میدیدم

درست همون صحنه که براد پیت رو داشتند با ماشین میبردند ... البته با جزئیات کامل و شخصیت های متفاوت ولی حقیقی

خیلی سعی کردم که بهت بگم ولی ...

 

 

نی نی نوشت:

نیک یار هم خوبه ، کاری که بلده اینه که جورابشو دربیاره بندازه یک متر اونور تر.

 

 

شراره جون (آبجی بزرگه):

خواهر مهربونم ممنونم واسه همه چیز ، خیلی اذیتت کردم عشق مادر ، ببخش ... میدونیمیدونممیدونیم

آخرش آدم نشدم ... مستحضر هستم واشراف کامل دارم وخوزعبلات نمیگویم بلکم کمی چرندیات ابتیاع شد تا شاید اوقات مجال دهد که در محضر باشیم.

 

خان داداشی:

بازم معذرت واسه گذشته

ارادت دارم

کپی رایت فشفشه مال داداشی خودمه.

 

ترنجبین بانو:

اول تشکر میکنم خواهر ... ... ... و

معذرت واسه ای میل اول

تنها چیزی که میتونم بگم که مجموع جملات باشه:

100%

 

الهام خانومی:

ممنونم خواهری مهربونم واسه مهربونیات

یاد کلام حضرت سعدی افتادم:

عشق را یا مال باید یا صبوری یا سفر.

 

حسین جان ، نهال خوب و بقیه:

خیلی ممنون.

 

مکس پین:

بقول نیکا: برو تو اطاقت در رو ببند و بشین رو تختت گریه کن

بخواب دیگه

ولی خوابم نمیبره

چاره دردم یه ماالشعیره و یه استکان کوچولو که باهاش اونو نم نم بخورم بالا پشت بوم

و چند پک سیگار لایت که بقول شهرام آدم یادش میاد که سیگاری نیست

بقول بروبچز:

از دنیا میکشیم ، دیگه سیگار پیش کش

 

مثل سکانس اول فیلم هفت ، لباسام مثل لباسای مورگان فریمن مرتب روی تخت خوابم چیده شده.

انعکاس نور چراغ مطالعه توی کریستال های دکمه سردست ها جلب توجه میکنه.

حالا یادم اومد که علت سیاتیکم چیه

اینه که معمولا شب ها ، روی زمین میخوابم بدون زیر انداز.

 

همه نوشت:

عزیزم بخواب ... بخدا داری چرت میگی دیگه.

 

ارادتمند:

MAX PAYNE