N O N A M E L A D Y - من زرنگم

 

 

 

 

 

 

 

وقتی از تنهایی به عروسک هایم پناه می برم 

خرسی و سرمایی و ژوژو و ویکتوریا برایم زنده اند

من با اشیا زندگی می کنم

 

 

وقتی طاقت دیدن چکه کردن حوله خیس را ندارم

و لاغر شدن صابون دستشویی را

 

تا وقتی نیایی تمام اشیا برایم زنده اند ... همگی حکم عضوی از بدن تورا دارند

فقط پارچه کراوات من میتواند کفشهای تو را براق کند

 

در حیاهوی روزانه شاید برای لحظه ای این درد را فراموش کنم

ولی وااااااااااااااااااااای  .  .   .   .   .   .  از شب یلدا

 

اما من زرنگ تر از این حرف ها هستم

هر شب مسیر طولانی را می دوم که باعث تعریق بدنم می شود

آنقدر میدوم تا آبی در بدنم باقی نماند

آن موقع است که دیگر جایی برای گریه کردن باقی نمی ماند

 

 

 

 

دل نوشت :

خودت کردی پس بکش ... وقتی که موقع سکوت حرف زدی و هنگام حرف زدن سکوت ... 8 سال انفرادی آدمت می کنه ... کاری بغیر از گند زدن بلد نیستی ... بکش خودت کردی 

 

فیلم نوشت :

 انار از آسمون میوفته تو باغچه (انار نیست توپ بچه های توی کوچست) ...

 

 تلخی چای با قند شیرین نمیشه  شب رو بی چراغ باید روشن کرد ...

 تن کثیف مایش شستنه یه تشت آب کافیه دریاست که دلشوره داره از سیاهی دل ...

 خورشید دم غروب ، آفتاب صلات ظهر نمیشه مهتابی اظتراریه دو ساعتست ...

 

 باشه به خاطر ترنجبین بانو لوطی خورش میکنم(دیگه چیزی نمی گم)

 

 

 برام هندونه آورده خواهرمه دستشو رد نمی کنم ...

اون اینهمه به من لطف داره و درد و دل های منو گوش میده ولی من فقط شبها روشو می تونم مرتب کنم که سرما نخوره

 

 

حمار (ریشه عربی دارد ... حیوانی چهار پا که گوش هایی دراز دارد ... فرهنگ عمید جلد ۱۲ صفحه ۹۳ پاراگراف دوم خط سوم) نوشت :

 من زرنگم

 

 

 

 

 

در تاثیر چانگ کینگ اکسپرس(کار وی) ... مادر(حاتمی) ... و خواهرم

MAX PAYNE