تحلیل فیلم - هامون

یه دوستی گفت بکش از خارجکیا بیرون بیا تو خودمون

گفت در گاوصندوق رو بازکن دلم برلیان می خواد.

اینم برلیان:

 

"حمید هامون" پس از هفت سال همچنان همسرش "مهشید" را دیوانه وار دوست دارد ولی زندگی آنها به علت عدم تعادل روانی  "هامون" در حال از هم پاشیدن است.

"هامون" مشغول نوشتن رساله ای در ماهیت عشق و ایمان تحت عنوان: "عشق در ادیان ابراهیمی" است که پس از مطالعات فراوان هنوز بجایی نرسیده است.

فیلم در وصف بیست و چهار ساعت از زندگی بحرانی "هامون" است که میان واقعیت و خیال ، زمان گذشته و حال ، میان رویا و کابوس می گذرد.

 

کار گردان:

استاد داریوش مهرجویی

فیلمنامه نویس:

داریوش مهرجویی

مدیر فیلمبرداری:

تورج منصوری

آهنگساز:

ناصر چشم آذر.بر اساس تم هایی از باخ

محصول:

ایران

بازیگران:

خسرو شکیبایی

بیتا فرهی

زنده یاد حسین سرشار

عزت ا.. انتظامی

 

نوچ نوچ نوچ چیه بابا کجا داری میری؟ هوشه چته؟

انسان از آن چیزی که بسیار دوست می دارد خود را جدا می سازد

در اوج تمنا نمی خواهد

دوست می دارد ولی در عین حال می خواهد که متنفر باشد

امید وار است ، اما امید وار است که امید وار نباشد

همواره بیاد می آورد که می خواهد فراموش کند

ای مهشید

آخ اگه بدونی هنوز چقدر دوست دارم

آزمودم عقل دور اندیش را بعد از این دیوانه سازم خیش را.امروز انگار حالت بهتره

من به فکر اون بچه ام

اشتباه نگن ممکنه نگاه اون به زندگی گوه تر از مال منو تو باشه

 

اینا چند تا از دیالوگ های فیلم بود که فقط عاشقای هامون باهاش زندگی می کنند

 

این فیلم رو باید دید تا بشه راجع به اون حرف زد آخه چیشو تعریف کنم کجاشو بگم تا اونایی که ندیدند هم حال کنند

 

آخه مگه میشه اون صحنه گریه کردن هامون رو تو تیمارستان تعریف کرد با اون صدای رضا روی گری که روی اون صحنه میخونه.

اون صحنه که نقشه ایران رو تو دوران مختلف ورق می زنه

اون صحنه که تو بچگی هامون غذای ظهر عاشورا رو برای علی عابدینی می بره

بهترین بازی فتحعلی اویسی در نقش دکتر سروش رو چی؟ گران گران به درد ما نمی خوره

آخ هامون عشق من بهترین فیلم من

چون نمی تونم ازش بگم(جدی می گم) مجبور شدم یه سرچی تو گوگل کنم و چند تا مقاله رو بهش اضافه کنم

اینا همش حرفه باید فیلم رو دید.

 

MAX PAYNE

 

 

دستیار کارگردان: امیر سیدی، مسعود رشیدی

 

فیلمنامه نویس: داریوش مهرجویی

 

مدیر فیلمبرداری: تورج منصوری

 

دستیار فیلمبرداری: بهرام رحمانی پور، بیژن رحمتی، محسن شوشتریان، عباس رحمانی پور، علی کنگرلو

 

منشی صحنه: پروانه پرتو

 

صدابردار: اضغر شاهوردی، احمد صالحی

 

جلوه های ویژه: محمد علی نقی کنی

 

تدوینگر: حسن حسن دوست

 

موسیقی متن: ناصر چشم آذر

 

استودیوی ضبط موسیقی: قاسم عابدی

 

چاپ و لابراتوار: مرکز خدمات صنایع فیلم ایران

 

عکاس: رضا مهاجر

 

تدارکات: محمدعلینقی کنی

 

طراح صحنه: فریال جواهریان، معصومه وثوق

 

طراح لباس: ژیلا مهرجویی

 

گریم: عبداله اسکندری

 

مدیر تولید: فریدون آزما

 

تهیه کننده: داریوش مهرجویی، شرکت پخشیران

 

جانشین مدیر تولید: محمد کنی

 

بازیگران: خسرو شکیبایی، بیتا فرهی، عزت اله انتظامی، حسین سرشار، توران مهرزاد، جلال مقدم، اسداله یکتا، فتحعلی اویسی، فرهاد خان محمدی، امراله صابری، رشید اصلانی، حمید محمودی، صادق مسروری، فریدون آزما، سیما تیرانداز، آنیک شفرازیان، علی کاورز، اکبر مشکاتی، صدیقه کیانفر، فاطمه طاهری

 

مدت زمان: 120 دقیقه

 

طول: 10800 فیت

 

محصول: شرکت پخشیران

 

سال نمایش: 1369

 

گونه: اجتماعی

 

 

 

خلاصه داستان: حمید هامون که با همسرشمهشید دایم کش مکش دارد زندگی کابوس گونه خود را مرور می کند. او که مشغول نوشتن رساله اش درباره عشق و ایمان است در پی دوست قدیمی و مرادش علی عابدینی می گردد. خانه و کاشانه را ترک می کند و دست به اعمال دیوانه واری می زند. او در حالتی پریشان، در پی شکست هایش، خود را به امواج دریا می سپارد، اما عابدینی او را نجات می دهد.

PERSIAFILM.COM

 

 

نام: داریوش مهرجویی

 

تاریخ تولد: 1319

 

لیسانس فلسفه از دانشگاه UCLA

 

 

 

برنده جایزه بهترین کارگردانی:

 

- هامون / جشنواره فیلم فجر (1368)

 

- پری / جشنواره فیلم فجر (1373)

 

 

 

برنده جایزه بهترین فیلمنامه:

 

- هامون / جشنواره فیلم فجر / 1368

 

- سارا / جشنواره فیلم فجر / 1371

 

 

 

کاندید جایزه بهترین کارگردانی:

 

- تمام فیلمهایی که بعد از انقلاب ساخته!

 

 

 

کاندید جایزه بهترین فیلمنامه:

 

- اجاره نشینها / جشنواره فیلم فجر / 1365

 

- پری / جشنواره فیلم فجر / 1373

 

- لیلا / جشنواره فیلم فجر / 1375

 

بمانی / جشنواره فیلم فجر / 1380

 

 

IRANACTOR.COM

 

 

 

سرگشتگی و گنگی که حمید هامون در طول یک روز داستان فیلم با آن مواجه بود در حقیقت در سال 67 - 68 موضوع بسیار نویی به شمار می آمد که درد و رنج و عشق نسل نوی بعد از انقلاب به شمار می رفت و حداقل در آن زمان در هیچ فیلم یا حتی رمان و داستانی به چشم نمی خورد.خسرو شکیبایی در مصاحبه ای در ماهنامه فیلم می گوید که بعد از فیلم خیلی افراد به او مراجعه کرده اند و گفته اند آنها در زندگی واقعی شان حمید هامون هستند و خود شکیبایی تا مدتی فکر می کرد که خود حمید هامون است و مهرجویی هم از خاطرات مشابهی سخن می گوید. به قول کیومرث پوراحمد همه ما با هامون عاشق شدیم ، با هامون خندیدیم و گریه کردیم ...

 

مهرجویی م گوید که من خیلی فرقی بین سارا و هامون و اجاره نشین ها قایل نیستم اما نمی دانم چرا همه از این هامون خوششان آمده! سالهاست نمی توانم فیلم های تفرعن برانگیز فعلی برخی سینماگران سابقا محبوبم مثل مخلمباف و کیارستمی تحمل کنم و اساسا فکر می کنم سینما اصلا یک هنر شخصی نیست و هرچند به فیلم هایی مثل نوستالژیا و استاکر از تارکوفسکی یا رنگ انار سرگئی پاراجانف و نمونه های داخلی اش مثل فیلم های شهید ثالث وتک اثر شاهکار سعید ابراهیمی فر "نارونی" به دلیل آنکه ذهن انسانی را نشانه گرفته اند عشق می ورزم اما نمی توانم فیلمی را که تماشاگر را اذیت می کند تحمل کنم. معمولا همه سلیقه شان بعد از مدتی خاص می شود ولی سلیقه سینمایی من به سوی عام شدن پیش رفته به طوری که چند وقت قبل وقتی اسپایدرمن 2 را روی پرده باکیفیت عالی دیدم خیلی کیف کردم. پایان کلام مهرجویی

 

حالا معتقدم هدف اصلی سینما اول سرگرمی و بعد تعهد وبعد نگرش خاص است اما سرگرمی نه از نوع سینمای امروز ایران. حتی سرگرم کردن نیاز به تخصص دارد. فکر می کنم هنوز هم تکنیکی ترین و دوست داشتنی ترین فیلم های ایرانی را داریوش مهرجویی می سازد، کدام از ماست که لحظات شیرین درست کردن کباب در اجاره نشین ها را دیده باشد و هوس نکند در آن لحظه آنجا باشد یا به تصاویر و لحظات نابی که در درخت گلابی و ماجرای عاشقانه میم رشک نورزد یا با تنهایی لیلا در اتاق خالی دلگیر نشود( مهمانی مامان اصلا قابل مقایسه با دیگرفیلم های او نیست ولی به هر حال در سینمای امروز ایران خیلی قابل تحمل است). به نظرم مهرجویی نه راه شهرت در خارج مخلمباف و کیارستمی و بعد از او مجید مجیدی و ابوالفضل جلیلی ( یک غیر سینماگر دوست داشنتی) را رفت و نه مثل کیمیایی در گذشته خود درجازد.

ITIRAN.NET