من و نوکیا 6630 - دیوانه جوراب به دست
توی بازار بودم که دیدم یک دیوانه بدون کفش یک جفت جوراب نو دستشه و از هرکی که میخواد کمکش کنه این جوراب هارو بپوشه کسی محلش نمی گذاره به مغازه ما که رسید اومد جلو گفت "حجی دارم میرم خاااااااسگاری اینارو مقبول پام کون". بابام هم نشست کنارش و به آقاهه کمک کرد.



لطفا احساستون رو برام بنویسید

MAX PAYNE