MAX PAYNE

تحلیل فیلم / دلنوشت های سینمایی

MAX PAYNE

تحلیل فیلم / دلنوشت های سینمایی

تحلیل فیلم - چون قهوه‌‌ای بود

جکی براون شکست خورد ، چون قهوه‌ای بود.

مگر بالاتر از سیاهی هم رنگی هست که قهوه‌‌ای بتواند در جلوی آن بچشم بیاید؟

 

وقتی کوئنتین تارانتینو با سومّین فیلم خود یعنی "پالپ فیکشن" توانست بهترین اثر خود را خلق کند ، باطبع شرایط کار را هم برای خود و هم برای دوستداران آثارش سخت کرد. بینندگانی که روز به روز بر سطح توقعشان افزوده میشد و تارانتینویی که در سال 94 ، بهترین اثر خود یا بقولی بهترین فیلم دهه 90 را خلق کرده بود. سطح توقعی که استاد با فیلم های قبلیش در ذهن تماشاگر ایجاد کرده بود ، اکنون گریبانگر خود استاد شده بود. تارانتینو با دوسه فیلم قبلی خود اینقدر سروصدا ایجاد کرده بود که در این هیاهو دیگر صدای جکی بگوش نمیرسید.

 

بنظر من "جکی براون" اصلا شکست نخورد ولی باید اعنراف کنم که  این فیلم دوضعف بسار بزرگ داشت:

اول اینکه یک فیلم تارانتینویی تمام‌عیار بود ، یعنی این فیلم خیلی تارانتینویی بود یا میتوان گفت یک‌نوع تکرار تارانتینو بود. و دومین نکته ، زمان ساخته شدن این فیلم بود ... یعنی این فیلم با فاصله زمانی کوتاهی نسبت به "پالپ فیکشن" ساخته شد(بدون در نظر گرفتن فیلم "فور رومز" که اپیزودی کوتاه بود) ... چون  هنوز موج و اعوجاج فکری "پالپ فیکشن" که در ذهن تماشاگر ایجاد شده بود آرام نگرفته بود که تارانتینو دست به خلق تازه ای زده بود.

 

اما تارانتینو از این شکست درس بسیار بزرگی گرفت و الحق هم از این شکست به‌نفع خود استفاده کرد ، هم اینکه "کیل بیل" را با فاصله زمانی بیشتری ساخت و همه را منتظر و تشنه اثر بعدی خود کرده بود  و هم‌اینکه یک فیلم متفاوت ساخت و دوباره خودش را تکرار نکرد. یک فیلم حساب شده ساخت با ساختاری از پیش تعیین شده .

یک فیلم حساب شده که در دوقسمت ساخته شد ، فیلم دوقسمتی نه مثل فیلم سه‌گانه "ماتریکس" که سازندگان آن چون نمیتوانستند تماشاگر را سه ساعت و نبم روی صندلی‌های سینما بنشانند مجبور شدند فیلم دوم را در دو قسمت تولید کنند.

 

عناصر لذت بخش:

1. "جکی براون" فیلمی تماما تارانتینویی بود ، فیلمی که تمام عناصر لذت بخش سینمای تارانتینو که ما از او سراغ دارشتیم را بهمراه داشت ، البته جای عناصری مانند میان نویس‌ها در این فیلم خالی بود.

البته این فیلم نوعی فصل بندی نامحسوس هم داشت ولی به‌علت اینکه این فصل بندی ها با میان نویس نقطه گذاری نشده بود ، فصل بندی ها خیلی کمرنگ شده بود. منظورم زمان سرقت پول ها توسط جکی بود که تقریبا در آخر فیلم اتفاق افتاد و از زاویه دید 3 نفر روایت شد  ، ولی برخلاف کارهای قبلی تارانتینو این رویداد با میان نویس از همدیگر جدا نشده بود.

 

2. عناصر لذت بخش و اوریجینالی که در فیلم "کیل بیل" هم از آنها بخوبی استفاده شده.

منظورم دوقسمت شدن تصویر بود که در هر قسمت تصویر ، داستان متفاوتی روایت میشد.

 

3. قطعه های موسیقی که طبق معمول اینقدر خوب انتخاب شده بودند که معلوم نیست قطعه برای فیلم ساخته شده یا فیلم برای قطعه. منظورم ترانه انتخابی که برای سکانس اول و آخر فیلم انتخاب شده بود(زمانی که جکی در آغاز و پایان فیلم ، وارد داستان و خارج داستان میشود).

قطعه ای زیبا و تاثیر گذار که خیلی بیاد ماندنی بود.

 

4. و باز هم در مورد ترانه فیلم که انتخاب آن کاری بس حرفه ای و زیباست.

 در آغاز و پایان فیلم این ترانه بصورت موسیقی متن بگوش میرسد ولی درسکانس پایانی فیلم مشاهده میکنیم که جکی همین ترانه را لبخوانی میکند. دقیقا در این لحظه است که فاصله بین ناظر و منظور برداشته میشود ، از بین بردن فاصله بین ناظر و منظور یکی از خصیصه های سینمای پست مدرن است که در این قسمت فیلم بخوبی از آن استفاده شده.

 

 

محک تارانتینو:

به نظر حقیر ، "جکی براون" و فیلم آینده تارانتینو(اثر بعد از "کیل بیل") بهترین سنگ محک این کارگردان خوش فکر بوده و هستند.

"جکی براون" به این خاطر سنگ محک بود که طعم شکست را به تارانتینو چشاند و باعث پیروزی بعدی او شد.

 

و فیلم بعدی او به این خاطر سنگ محک است که تارانتینو  بعد از این همه خلق و ایده های ناب فیلم های قبلی ، حتما باید چیزی برای گفتن داشته باشد وگرنه تارانتینو در چاه بی سرو تهی سقوط می کند که حتی میتواند گذشته پربار اورا زیر سؤال ببرد. شاید نتوان از کلمه چاه استفاده کرد ، بهترست بگوییم انبار ، بله دقیقا مثل سگهای انباری که هیچ یک از قهرمانان فیلم نتوانستند از آن زنده خارج شوند.

 

 

از خداوند برای این کارگردان خوش فکر سینما ، طلب روشنی و وسعت بیشتر اندیشه خواستاریم.

بهرحال اگه تارانتینو برای همه تارانتینو باشه ، ولی واسه ما ایرونیا یک چیز دیگست و اون چیزی نیست جز "برادر تارانتینو"

   

آآآمین.

 

http://www.imdb.com/name/nm0000233/

http://www.fexon.com/personinfo.php?pid=26

 

 

 

 

 

 


 

 

 


محرم نوشت

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

عشق بازی کار هر شیاد نیست ... این شکار دام هر صیاد نیست

عاشقی را قابلیت لازم است ... طالب حق را حقیقت لازم است

شاهد این مدعی خواهی اگر ... بر حسین و حالت او کن نظر

ظهر عاشورا در آن میدان عشق ... کرد رو جانب سلطان عشق

بار الهی این سرم این پیکرم ... این علمدار رشید این اکبرم

 

۴:۱۵ آ ام
مالشعیر کلاسیک و یه استکان کوچیک رو عشقه
ابی جون مخلصیم
میخوامت
تاحالا هروقت گفتم یاابالفضل دست خالی روونم نکردی
چار پنج تا خاربرادر داریم که لینکشون سمت چپ وبلاگمه
یه حالی بهشون بده
خودم خیلی بهت احتیاج دارم ولی دستوره اول واسه بقیه دعا کنیم بعد واسه خودمون

مخلصیم


۴:۲۹ آ ام
ماالشعیر تموم شد ... نشئگی داره بیداد می کنه

یه پک سیگار موور پایه بلند میخوام ولی حیف من که دودی نیستم
با افتخار مخلصیم
فدای دستات
هی هی هی
کدوم حروم زاده ای از پشت زدت

از پشت نخلا اومدند
وگرنه عددی نبودند

حروم زاده ها

 

هی مکسی اونارو بیخی آقا رو بچسب ... آره آقاجون خودمون دوتارو عشقه ... ببخشید میدونم گند زدم ... لیلی رو ول کردم و نشستم نامه هاشو میخونم

 

برداشت دوم ... سکانس اول و آخر ... نور صدا دوربین ... اکشن

ماچت کنم؟

ماچت کنم؟

ماچت میکنماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

کات ... خوب بود ... خسته نباشید ... آقا مصطفی دوتا سینی چایی بیار

 

مرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررسی ... خیلی آقایی

 

بر اساس یک مشاهده عینی 

 

 

 

ارادتمند

MAX PAYNE

نظرات 16 + ارسال نظر
شراره مامان بردیا شنبه 30 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:03 ق.ظ

داداشی اومده-داداشی اومده
با صدای چی؟
بابا چشممون سفید شد به این بلاگ اسکای بخدا
به به آش دوغ پاستیلی معجون محشر چه شود........
توش نخود هم داشت؟ نه بابا نخود رو ترک ها میریزن هرچی باشه خوشمزش من دوست میدارم فراوان
الهی.نیکی!!!!!
زودی خوب میشه چیزی نیست اکثر نی نی ها میشن اینطوری
راستی ببعی رو بذار پیش ببی یا لئونی
بیخود کرده هرکی فک کرده تو خلی. دهه.
این روزها یه کم خسته میشی مگه نه؟
آره دانم.
بیا و برو و ..........اووووووووه
نیکا چطوره؟ کنار اومده با نیکی و نونیم لیدی؟
میبوسمشون خصوصا زیر گلوی نی نی نیکی رو. الهی
بوی شیر مامی و پودر میده. به به.خوشمزه و خوراکی
یه چند ماه دیگه آب دهنش هم راه میفته باید ماچش کنی اونم با کلی مخلفات :))
ببین پودر مایع مارک mothercare بگیر براش
میدونم همه چی داره این نی نی نیکی

البته اینایی که گفتم ربطی به این پست نداره ولی چون استایل رایتینگ همو میدونیم زیاد بهم بر نمیخوره چرا بیربط نوسیدم.:))
میرم میخونم میام دوباره مینویسم.
کی وقت میکنی فیلم ببینی این روزا
من و سیروس که تا سه نصفه شب بیداریم صبحها هم به زور و با اردنگی بیدار میشم :(

خواهرمی بخدا
دلم خیلی تنگ شده برات
خیلی
دلم تنگ شده
دلم ... امان از خاطره ... مگه نه
ما آدما
دل ... قلب ... قلوه
نفس گرم
برق خوشی توی چشم
لعنت به گذشته حتی اگه خوب باشه
چرا اینجوری شدم؟ ... چرا اینجوری نوسیدم؟ ... نوستالجیا بود ... میدونممیدونیمیدونیم

آره بوی خوب میده زیر گردنش
چشم اونایی که گفتی ابتیا شد ... این یکی روهم ابتیا میکنم
آره کنار اومده ... میگه کی ازدباج طولانی میکنی تا من کارد رو بهت بدم تا کیک رو ببری :)

این روزا شاید باورت نشه یک فیلم رو ظرف سه شب دیدم
حالا هم خوابم میاد شدید ولی با این حرفت به این فکر افتادم که نباید تسلیم یشم
یه دی وی دی جدید ... اگه بزور آب پاشیدن به صورتم هم شده بیدار میمونم
نباید زندگی پیروز بشه

خوش باشید الهی
الهی
راستی بردیا خوبه
نگی عجب بی نزاکتیه ها ... هی تو احوال نیکی هارو میپرسی ولی من سراغی از بردیا نمیگیرم ... بدل نگیر من تو آداب معاشرت یکمی شاسکولم ... باورت نمیشه اسم پسرای یکی از عمع هامو نمیدونم فقط از دور سرم رو تکون میدم یعنی مخلصیم.

خیلی ممنون سر زدی

پاستیلی شنبه 30 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:45 ب.ظ

سلااااام داداشی گلم

آره دیگه دارم میرم.یادته اون دفعه که داشتم میرفتم میگفتی کولر خونه رو روشن بذار که زود بیای

ههههه انگار شصت سال پیش بود...............بهرحال
اینبار از کولر هم کاری بر نمیاد!!!

وای از صبح مثه فرفره مشغول بودم.....هنوز فردا شروع میشه تاااازه

اوکی ما رفتیم.حلال کنید دوستان

روووووووووووووووووووووووز خوش

دووووووووووووووووتاااااااااااااااااااااااااااااااا

پ.ن:داداشمی

سلام خواهری مهربون

چند بار بگم منو یاد گذشته ننداز
بابا من از گذشته بدم میاد حتی روز های خوشی
روزهای تلخی که هیچی ولی روزهای خوشی واسه اینکه رفته و دیگه نیست مثل شیرینی آدانس خرسی ... شیرینیش رفته وی ما بیاد گذشته شیرینش اونو هنوز میجویم ... اذیت میشم نمیدونم چرا
آره یادته
چه روز هایی بود
خواهرم بودی

خسته نباشی خواهری

بسلامت خواهری
خودتو خسته نکنی
التماس دعا

روز تو هم خوش خواهری

منبیشترمنبیشترمنبیشتر

پ.ن:
همیشه خواهرمی

شراره مامان بردیا یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:49 ق.ظ

سلام مکسی.
الهی:))
ازدباج طولانی
:))
کلی خندیدم بخدا
:))
احتیاج داشتوندم
:))
:))
:))
الهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

سلام خواهری
:))
چیکار کنیم ... نقدا دهن همه رو گچی کرده این بچه
امشب میگه به فلانی(ن) بگو بیا شبا با هم بریم قرمه سبزی بخوریم
پارسال یک شب بردمش هیات قرمه سبزی خورده حالا دیگه از شب اول ول نمیکنه ... بچه کلاش شد رفت ...

قابل نداشتوندی
:))
خدا نکنه

---------------
خوبم خیلی ممنون ... خیالت راحت
آدرس جی میلت رو ندارم برام بنویس

حسین یوسفی یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:41 ب.ظ http://hossein-ussefi.blogfa.com/

سلام
نقد خوبی بود اما چیزی که برام جالبتره نوع نوشتن شماست که در نوع خودش منحصر به فرده خصوصا مطلب سینما – انار خشکیده همان سنگ در آب است که خیلی جالبه ...فقط در این قسمت اخر منظور شما رو (از بین بردن فاصله بین ناظر و منظور یکی از خصیصه های سینمای پست مدرن است) رو خوب متوجه نشدم به هر حال
موفق باشی

سلام
ممنون دوست عزیز لطف دارید و منو دلگرم به نوشتن کردید

ببین شاید من منظورم رو درست و کامل ننوشتم
از بین بردن فاصله بین ناظر و منظور ... شاید منظورم این بوده که در یک لحظه از فیلم بیننده تعجب میکنه که در چه برهه زمانی یا مکانی وجود داره ... مثلا ما انتظار نداریم که بازیگر فیلم دقیقا همون ملودی موسیقی فیلم رو همراه با خود فیلم در یک لحظه زمزمه کنه ... چون در اینجا احساسمون قاطی میشه که آیا جکی جزو فیلمه یا فیلم جزو جکی.
شاید بهتر بشه گفت که یکی از عناصر سینمای پست مدرن چیزیه بنام فاصله گذاریه
یعنی اینکه کارگردان کاری بکنه و حرکتی انجام بده که بیننده فیلم در یک لحظه از خلصه فیلم خارج بشه و بفهمه که داره یک فیلم نگاه میکنه ... نمیدونم شاید بی ادبی باشه که دارم واستون توضیح میدم ولی نمونه بارزش رو هرشب مهران مدیری داره اجرا میکنه یعنی در مواقعی در حین بازی برمیگرده و به دوربین نگاه میکنه و مثلا چشمک میزنه ... این حرکت او یکجور فاصله گذاری نام داره ... توی این فیلم هم زمزمه کردن ترانه توسط جکی نوعی فاصله گذاری بود.

ببخشید توضیح دادم ... معذرت ... اگه مطلبی هست که فک میکنید من نگفتم یا اشتباه گفتم رو لطفا گوشزد کنید ... خوشحال میشم.

ممنون سرزدید

محمود دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:15 ب.ظ http://lordmehr.blogfa.com/

سلام ... به به ! جکی بروان ! تارانتینو ... استاد پست مدرنیسم نوین ...
جکی بران رو همون سال تولید ش دیدم ... خیلی خوبه ... تنها مشکلش اینه که فیمهای دیگه ی تارانتینو شاهکارن ...!!!
واسه همین کمتر میشه بهش بها داد ...
بروزم ....
بعد مدتها اومدم ... خوشحال میشم سر بزنی دوست عزیزم

سلام
منم با نظر شما موافقم

چشم ... حتما

خیلی لطف کردید اومدید

الهام دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:16 ب.ظ


سلام داداشی گلم
آخ که هنوز بوی دامادا رو می ده اینجا
خوش می گذره
ما که با عالم خول و چل بازی خودمون سر گرمیم
فک کن
ساعت ۶ صبح بیدار می شم درس بخونم تا ۱۲ شب هم بیدارم ببین چه زجری می کشم من پر خواب
برای کنکورم مثلا دارم می خونم امتحانامم پس فردا تموم میشه
همینه که کم سعادت شدم دیر به دیر میام
.....................................................................

داداشی گلم شرمنده سواد سینماییم در حد کشکه برای همین نظر نمی دم که خجالت بی سوادی خواهرتو نکشی
.....................................................................

نی نی خوشگله چطوره
به شیرینی نیکا شده یا نه
خیلی ببوسش
.....................................................................

نگرانم نباش به طرز مسخره جالب جذاب و دیدنی سرم گرم شده .بماند که همه اش در کشمکشم با خودم
.....................................................................

مراقب خودت و نو نیم لیدی باش
بازم هوارتا
بای

سلام خواهری مهربونم
مرسی لطف داری

نخیر نزن این حرفارو ... فک کن

امیدوارم تو درسات موفق باشی
امتحانای نو نایم لیدی هم پس فردا تموم میشه ... اونم بیخوابی گرفته از بس میخونه

ما کم سعادت شدیم ... خواهش

..............................................................

اختیار دارید
توی سینمای پست مدرن هر اثر به تعداد بیننده های اون اثر صاحب و خالق داره
هر کسی از زاویه خودش بادیدن یک فیلم صاحب اثره
اختیار دارید

.............................................................

نی نی هم خوبه
اینقدر خوش خوابه که نگو
حتما

..............................................................

خیالم راحت شد
دانم

..............................................................

چشم حتما ... ممنون خواهری
منم هوارتا
خدافس

حسین یوسفی دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:27 ب.ظ http://hossein-ussefi.blogfa.com/

سلام
مرسی از توضیحات کامل شما واقعا استفاده کردم ...در مورد اون سوالی که پرسیدم فقط باید یک توضیح کوچیک بدم که شما خیلی خوب تشخیص دادید که مثلا فیلم کیل بیل جزء سینمای پست مدرن میشه حساب بشه ...چون اضطراب و ترس و وحشت و جنایت در این فیلم من رو یاد مکتب دادائیسم انداخت و همون طور که میدونی در نقد نویسی سینمای پست مدرن که بعضی اوقات به شیوه فراگمیتیشن صورت میگیره ...یعنی یک فیلمی مثل کیل بیل به خاطر صحنه های ادمکشی و اضطراب(دادائیسم) ممکنه باعث ناراحتی تماشاگر بشه و اینجا کارگردان وارد عمل میشه و ادامه ماجرا که شما به خوبی اشاره کردید (از بین بردن فاصله بین ناظر و منظور )
موفق باشید

سلام
خواهش میکنم
من هم از توضیحات شما استفاده کردم
خیلی لطف دارید
خوشحال میشم بهم سربزنید

مریم چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:45 ب.ظ http://maryamu.blogfa.com

سلام ممنون که سر زدید. وبلاگتان آنقدر پر محتواست که دیگر چیزی نمی توان در مورد آن گفت. ولی به هر حال کارتان خوب هست من آپ هستم باز هم خوشحال می شوم سر بزنید.

سلام ... خواهش می کنم
لطف دارید
حتما ... خوشحال شدم سر زدید ... ممنون

نهال پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:01 ب.ظ

سلام خوبی تو؟؟؟عیال خوبه؟؟
کم میایی ....ما هم کم میایم ببخشید .....دلم برا اینجا تنگیده بود....من تا حالا نمیدونستم پالپ فیکشن ماه تارانتینو ست .....نمیدونم چرا وقتی فهمیدم اینقدر تعجب کردم .....این فیلمو تا حالا ندیدم اما کیل بیلش خیلی بد بود ....یعنی خشن بود ....منو میترسوند.....
دوباره نشستم فیلم ده رو نگاه کردم .....بار اول که دیدم خیلی بچه بودم هیچی نمیفهمیدم ......اما فکر کنم الان یه چیزی فهمیدم .....۲۱ گرم هم دوباره دیدم ......یه فیلم خیلی قشنگ هم که خیلی باحال بود دیدم ....مودیلیانی .....خیلی قشنگ بود ......پیانسیت هم دیدم اونم محشر بود .....خیلی بهم خوش گذشته ...... دیگه مزاحم نمیشیم ....فعلا داف

سلام ممنون خوبم
خانم همسر هم خوبه ... ممنون لطف داری

خواهش
منم دلم براتو

آره پالپ ماله تارانتینو ست

مودیلیانی ... اندی گارسیا ... آره قشنگه
پیانیست هم خوبه

خوشحالم خوبی
ممنون سر میزنی
موفق باشی
قربونت خدافس

الهام پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:43 ب.ظ

سلام داداشی گلم
خوبی نونیم لیدی چطور
امیدوارم هر دوتون خوب باشید .
ما هم خوبیم البته با ترسهای من اونم کلافه شده .
چه کنم داداشی تجربه های تلخ آدم رو بد بین می کنه .
دانی...
از ظهر سر اینکه صبح دیر اومدی دنبالم قهر کردم
انگار همه مامانم هستن
چه کنم دست خودم نیست
خوب یک نموره پر توقعم دیگه
فردا برای یک قرار داد می ره دوبی تا دوشنبه فک کن به جای اینکه ناراحت بشم گفتم خوب چه کار کنم .
توقع داشت غصه دار بشم .
خوب چرا دروغ بگم بهش
اصلا ناراحت نیستم بیشتر نگران کنکور کوفتیم هستم .
الان این شعر یادم افتاد خیلی هم خنده ام گرفت

ما چون دو دریچه رو به روی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز آینده
اکنون دل من گرفته و خسته است
زیرا یکی از دریچه ها بسته است
نه مهر فسون نه ماه جادو کرد
نفرین به سفر که هر چه کرد او کرد
.....................................................................
خیلی سخته هنوز دلم یک جای دیگه است
اونم می دونه .می گه این رابطه رو قطع کن
کاش بهش نگفته بودم ...
.....................................................................
این روزا برام دعا کن
منم هر دو تون رو دعا می کنم
هوارتا
بای
هوارتا

سلام خواهری مهربون
خوبه نونیم لیدی هم خوبه ... ممنون لطف داری
لطف داری

دانم ... دانم ... دانم

میدونم چته ... دقیق میدونم ... فقط صبر ... صبر ... صبر نکنیم چیکار کنیم
یکی توی چاه افتاده بود ... یکی از اون بالا گفت صبر کن تا برم طناب بیارم ... گفت اگه صبر نکنم چیکار کنم.

کاش نگفته بودی ... شاید هم خوب کاری کردی گفتی ... میدونم چه حالیه اصن زمان جلو نمیره ... اصن کار درست و غلط معنی نمیده ... همه منتظر یک حادثه ... دانم

دعا میکنم حتما
لطف میکنی خیلی ممنون

راستی فیلم هندی تو کدوم سکانسه؟

هوارتا ممنون سرزدی
خدافس

حسین شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:36 ق.ظ http://www.cinematik.blogfa.com

سلام احسان داداش . خیلی گلی . ممنون که اومدی و راهنماییم کردی . فکر خوبیه . البته همه رو نمیشه تو نقد شرکت داد چون اولا خیلی زیاد میشند و دوما شاید زیاد تواناییش رو نداشته باشند . فکر کنم بهتر باشه چند نفر رو که تو نظر سنجی خیلی فعال باشند رو برای گذاشتن متن نقدشون انتخاب کنم . دوست دارم نقد تو هم حتما حتما باشه . تا یکی دو روز دیگه هم پست جدیدم رو میگذارم . راستی یادم رفت درباره جکی براون بگم . والا ندیدمش . میترسم چرت و پرت بگم . اما درباره مطالبت در خصوص برادر تارانتینو کاملا باهات موافقم . متنی هم که اضافه کردی خیلی خوشگل بود . قربون معرفتت که ما رو هم دعا میکنی . خیلی دوست دارم داش احسان . مواظب خودت باش . ما رو هم موقعی که اوج میگری تو قلبت در این شبها دعا کن . خداحافظ .

سلام دادش
چطوری حسین عزیز

چشم حتما میام

خیلی لطف داری

عددی نیستیم

خدافس

حسین دوشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:47 ب.ظ http://www.cinematik.blogfa.com

سلام داداش . بهت تسلیت میگم این شبها رو . ما رو یادت نره موقع دعا .
احسان جون ممنون از راهنماییت . حتما این کار رو میکنم . اما فکر کنم برای این سری یکم دیر شده باشه . چون چند نفر هم کامنت گذاشتند و دیگه خیلی درد سر داره . سعی میکنم سری بعدی حتما از این کار استفاده کنم . در ضمن احسان جون یادت نره بیای ها . همین الان بدو بیا و فیلمت رو بگو . ( بین خودمون باشه ها نفر اول منتخب نقد نویسها رو باسه تو کنار گذاشتم . اگه افتخار بدی خوشحال میشم . الان هر کسی این رو بخونه میگه بابا چه پارتی بازیه اینجا . هنوز نظر سنجی شروع نشده منتخب هاش انتخاب شدند . چه کنیم یه احسان داداش داریم دیگه . )
دوست دارم . منتظرتم . خداحافظ .

سلام داداش
من هم تسلیت میگم بهت عزیز ... چشم ... شما هم مارو یادت نره

قابلی نداشت ... اوکی

چشم ... حتما

ما مخلصیم لطف داری

منم دوست دارم ... حتما میام ... یکوشولو مطالعه کنم چشم ... خدافس

شهرام دوشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:14 ب.ظ http://werwer.blogsky.com

سلام داداش ..

این برداشت اخر خیلی حال داد...

ای ول ....

سلام داداش
مخلصیم

میدونستم خوشت میاد فقط منتظر بودم که بیای

وقتی کانکت میشه دیگه میشه ... دست من نبود

ممنون اومدی

شراره مامان بردیا دوشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:41 ب.ظ

سلام مکسی
التماس دعا
فراوان
ممنون
دوشنبه ساعت هجده و چهل و یک دقیقه به وقت ساعت کامی شاهین-عصر روز تاسوعا
روز عاشورا منتظور معجزه باشم؟

سلام شراره جان
چشم ... شما هم مارو یادت نره
قابلی نداشت

بهله باش
معجزه رخ داده ولی ما آدما درگیر زمان و مکانیم ... باید صبر کنیم تا زمانش برسه و بگیریم.

خدا به حضرت موسی گفت هرچیزی میخوای از بنده من نخواه بلکه از خود من بخواه ... حتی نمک آشت رو هم از من بخواه.

بند کفشمون رو هم از اون باید بخوایم
فقط یه نکته ایکه خیلی مهمه اینه که شکر گذار باشیم ... نه تو مواقع مطلوب بلکه تو زمانهایی که واسمون سخت و طاقت فرصاست
از شکر کردن من به نتیجه هایی رسیدم که نگو
حتی از پیغمبر حدیث داریم که حتی وقت غضا حاجت وقتی که تخلیه شدید و آرم شدید بخاطر این راحتی و آرامش همونجا هم از خدا تشکر کنید.

چند روزه مریضم و تو خونه افتادم ... هم سرما خوردم و هم بخاطر این سرما کمر هم که میدونی سیاتیک چی میکنه
امروز صبح رفتم روزه خونه دایی بابام که آدم فوق الاده خوبیه
رفتم پایین اونجا که به مردم صبحانه میدند
دم در از مسئول قسمتی که صبحانه میداد یکی از ظرف هارو گرفتم و دادم به اون شخصی که وارد شد
یدونه صبحانه به یه مهمون امام حسین ... نیتش رو هم واسه تو کردم
امروز با ابی جون یه صحبت هایی کردیم
من که واست گرفتم فقط مونده Deliver دلیورش که به دستت برسه
حله عزیزم برو پی کارت :)
فردا برم فیش رسید وصولیش رو بگیرم

موفق باشی

الهام دوشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:42 ب.ظ

سلام داداشی
خوبی نو نیم لیدی چطوره
امیدوارم خوب باشید
مراقب باش این روزا دو باره نیفتی
امروز مهدیه تهران بودم
دو سه روزه با وجود مسافت بسیار طولانی با مامان اینا می ریم
یک حال و هوای غریبی داره من که کلی حال می کنم
عزاداریهاش یک شور خاصی داره
میون روضه عجیب یاد تو و شراره افتادم
البته من که خیلی قابل نیستم ولی برای هر دو تون کلی دعا کردم
خیلی التماس دعا
هوارتا
خدا نگهدار

سلام خواهری
خوبم بهترم ... نونایم لیدی خوبه ... فقط نگران منه
خوبیم ممنون ... امروز خیلی بهترم

چشم
کار خوبی میکنی ... واست خوبه ... آخر دست که برا همه دعا کردی واسه خودتم یکم دعا کن ... به زبون نیار فقط فکرش رو یه لحظه از جلو ذهنت رد کن.

دل به دل راه داره
من چی بگم جز ..................... خیلی مخلصیم
شما هم همینطور ... منم فردا چشم

منم هوارتا
خیلی ممنون
خدافس

دیوید پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:07 ب.ظ http://critic.blogfa.com

جکی براون فیلم متوسطی بود.اما چون تارانتینو ساخته بود و انتظارات از این کارگردان بسیار بیشتر است می گویم فیلم ضعیفی بود.این فیلم صرفا سرگرم کننده و بعد از پایان ان حتی خیلی از بخش ها فیلم فراموش می شود.بهترین اثر تارانتینو همان پالپ فیکشن است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد